زمان تقریبی مطالعه: 9 دقیقه
 

توسل به معبودهای باطل (قرآن)





آیاتی از قرآن در باره توسل های باطل مشرکین است که به آنها می پردازیم


۱ - توسل‌های باطل



مشرکان به معبودهای خویش، جهت تقرب به خداوند توسل می‌جستند
قل ادعوا الذین زعمتم من دونه فلا یملکون کشف الضر عنکم ولا تحویلا• اولـئک الذین یدعون یبتغون الی ربهم الوسیلة ایهم اقرب ویرجون رحمته ویخافون عذابه ان عذاب ربک کان محذورا. بگو: «کسانی را که غیر از خدا (معبود خود) می‌پندارید، بخوانید! آنها نه می‌توانند مشکلی را از شما برطرف سازند، و نه تغییری در آن ایجاد کنند.» • کسانی را که آنان می‌خوانند، خودشان وسیله‌ای (برای تقرب) به پروردگارشان می‌جویند، وسیله‌ای هر چه نزدیکتر و به رحمت او امیدوارند و از عذاب او می‌ترسند چرا که عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهیز و وحشت است!

۱.۱ - مفهوم وسیله


این کلمه در دو مورد در قرآن مجید به کار رفته یکی در اینجا و دیگری در آیه ۳۵ سوره مائده و همانگونه که در ذیل آیه ۳۵ سوره مائده گفته‌ایم وسیله به معنی" تقرب جستن" و یا چیزی است که باعث تقرب می‌شود (و یا نتیجه‌ای که از تقرب حاصل می‌گردد).
و به این ترتیب" وسیله" مفهوم بسیار وسیعی دارد که هر کار نیک و شایسته‌ای را شامل می‌شود و هر صفت برجسته در مفهوم آن درج است، چرا که همه اینها موجب قرب پروردگار است.
در جمله‌های بسیار پر مغزی که از علی ع در خطبه ۱۱۰ نهج البلاغه نقل شده می‌خوانیم" بهترین وسیله‌ای که بندگان با آن به درگاه خدا تقرب می‌جویند ایمان به خدا، برپا داشتن نماز، اداء زکات، روزه ماه رمضان، حج و عمره، صله رحم، انفاق و بخشش در راه خدا در نهان و آشکار، و تمام اعمال نیکی است که انسان را از سقوط و پستی نجات می‌دهد".
همچنین شفاعت پیامبران و بندگان صالح خدا و مقربان درگاه او که طبق صریح آیات قرآن در پیشگاه او پذیرفته می‌شود، نیز یکی از وسائل تقرب به او است.
اشتباه نشود منظور از توسل به مقربان درگاه پروردگار این نیست که انسان چیزی را از پیامبر یا امام، مستقلا تقاضا کند و یا حل مشکلی را از او بخواهد، بلکه هدف آن است که خود را در خط آنان قرار دهد و هماهنگ با برنامه‌های آنها شود و خدا را به مقام آنان بخواند تا خدا اجازه شفاعت در مورد آنان بدهد (برای توضیح بیشتر به جلد چهارم تفسیر نمونه صفحه ۳۶۳ به بعد مراجعه شود).

۱.۲ - توسل مشرکان


مساله توسل و دست به دامن شدن به بعضی از مقربین درگاه خدا به طوری که از آیه" یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة" «۱» برمی آید عمل صحیحی است و غیر از آن عملی است که مشرکین بت پرست می‌کنند، چرا که آنان متوسل به درگاه خدا می‌شوند، ولی تقرب و عبادت را نسبت به ملائکه و جن و اولیای انس انجام می‌دهند، و عبادت خدای را ترک می‌کنند، نه او را عبادت می‌کنند و نه به او امیدوارند و نه از او بیمناک ، بلکه همه امید و ترسشان نسبت به وسیله است، و لذا تنها وسیله را عبادت می‌کنند، و امیدوار رحمت وسیله و بیمناک از عذاب آن هستند آن گاه برای تقرب به آن وسیله، که به زعم ایشان یا ملائکه است و یا جن و یا انس متوسل به بتها و مجسمه‌ها شده خود آن خدایان را رها می‌کردند، و بتها را می‌پرستیدند، و با دادن قربانیها به آنها تقرب می‌جستند. خلاصه اینکه ادعای اصلیشان این بود که ما به وسیله بعضی از مخلوقات خدا، به درگاه او تقرب می‌جوئیم ولی در مقام عمل آن وسیله را بطور مستقل پرستش نموده، از خود آنها بیمناک و به خود آنها امیدوار بودند، بدون اینکه خدا را در آن منافع مورد امید، و آن ضررهای مورد بیم مؤثر بدانند، پس در نتیجه بتها و یا خدایان را شریک خدا در ربوبیت و پرستش می‌دانستند.

۱.۳ - توسل به بتها


الا لله الدین الخالص والذین اتخذوا من دونه اولیاء ما نعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفی.. آگاه باشید که دین خالص از آن خداست، و آنها که غیر خدا را اولیای خود قرار دادند و دلیلشان این بود که: «اینها را نمی‌پرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند»، خداوند روز قیامت میان آنان در آنچه اختلاف داشتند داوری می‌کند خداوند آن کس را که دروغگو و کفران کننده است هرگز هدایت نمی‌کند!
یکی از سرچشمه‌های بت پرستی این است که گروهی به زعم خود ذات پاک خداوند را بزرگتر از آن می‌دانستند که عقل و فکر ما به آن راه یابد و بر این اساس او را منزه از این می‌دانستند که ما مستقیما او را مورد عبادت خویش قرار دهیم، بنا بر این باید به کسانی روی آوریم که ربوبیت و تدبیر این عالم از سوی خداوند بر عهده آنها گذارده شده است، و آنها را واسطه میان خود و او قرار دهیم.
آنها را به عنوان" ارباب" و خدایان بپذیریم و پرستش کنیم تا ما را به خدا نزدیک کنند، آنها همان فرشتگان و جن و به طور کلی وجودات مقدس عالمند.
سپس از آنجا که دسترسی به این مقدسین نیز امکان پذیر نبود تمثال و سمبلی برای آنها می‌ساختند، و آنها را پرستش می‌کردند، و اینها همان بتها بودند، و چون میان این تمثالها و وجود مقدسین یک نوع وحدت قائل بودند بتها را نیز" ارباب" و خدایان خود می‌پنداشتند.
به این ترتیب خدایان در نزد آنها همان موجودات ممکنی بودند که از سوی خداوند عالم آفریده شده بودند، و به زعم آنها مقربان درگاه حق و اداره کنندگان امور جهان به امر پروردگار بودند، و خدا را رب الارباب (خدای خدایان) می‌دانستند که خالق و آفریدگار عالم هستی است، و گرنه کمتر کسی از بت پرستان معتقد بود که این بتهای سنگی و چوبی و یا حتی خدایان پنداری آنها یعنی فرشتگان و جن و مانند آن خالق و آفریدگار این جهان می‌باشد.
قرآن مجید مخصوصا روی این نکته تاکید می‌کند که انسان بدون هیچ واسطه‌ای می‌تواند با خدای خود تماس گیرد، با او سخن گوید، راز و نیاز کند، حاجت بطلبد، تقاضای عفو و توبه کند، اینها همه از آن او و در اختیار و قدرت او است.
سوره" حمد" بیانگر این واقعیت است چرا که بندگان با خواندن این سوره به طور مداوم در نمازهای روزانه مستقیما با پروردگار خود ارتباط برقرار می‌کنند، او را می‌خوانند و بدون هیچ واسطه‌ای از او تقاضا می‌کنند و حاجات خویش را می‌طلبند.
طرز استغفار و توبه در برنامه‌های اسلامی و همچنین هر گونه تقاضا از خداوند بزرگ که دعاهای ماثوره ما مملو از آن است همگی نشان می‌دهد که اسلام هیچگونه واسطه‌ای در این مسائل قائل نشده است و این همان حقیقت توحید است.
حتی مساله شفاعت و توسل به اولیاء الله نیز مقید به اذن پروردگار و اجازه او است و تاکیدی است بر همان مساله توحید.

۱.۴ - توسل به اشیاء فاقد شعور


‌ام اتخذوا من دون الله شفعاء قل او لو کانوا لا یملکون شیــا ولا یعقلون. آیا آنان غیر از خدا شفیعانی گرفته‌اند؟! به آنان بگو: «آیا (از آنها شفاعت می‌طلبید) هر چند مالک چیزی نباشند و درک و شعوری برای آنها نباشد؟! »
" قل ا و لو کانوا لا یملکون شیئا و لا یعقلون"- در این جمله رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را دستور می‌دهد سخن مشرکین را از این طریق که اطلاق کلامشان درست نیست رد کند، چون این معنا بدیهی است که شفاعت وقتی تصور دارد که شفیع علمی به حال ما داشته باشد و بفهمد که از مقام بالاتر خود برای ما چه بخواهد و نیز بداند که از چه کسی می‌خواهد و برای چه کسی می‌خواهد؟ بنا بر این، معنا ندارد که مشتی سنگ بی شعور که نامش را شفیع نهاده‌اند شفیع بوده باشند.
علاوه بر این شفیع باید مالک شفاعت و دارای چنین اختیاری باشد، و مقام بالاتر به او چنین حقی داده باشد، و ما می‌دانیم که غیر از خدا کسی مالک چیزی نیست، مگر آنچه را که باز خدا به کسی تملیک کرده باشد، و اجازه تصرف در آن چیز را به او داده باشد، پس اینکه به طور مطلق می‌گویند: این بت‌ها و اولیای ما شفیع ما هستند، درست نیست، چون اطلاق کلامشان شامل می‌شود آنچه را حتی مالک نیستند، و آنچه را که اصلا علمی بدان ندارند، با اینکه هیچ دلیل و اطلاعی ندارند که خدا چنین حقی به بت‌ها داده، پس این سخن مشرکین گزافی بیش نیست و گزاف، نمی‌شود پایه عقاید آدمی باشد.
پس استفهام در جمله" ا و لو کانوا... " استفهام انکاری است، و معنایش این است که به ایشان بگو: آیا آلهه را شفیعان خود می‌گیرید، هر چند که مانند ملائکه از پیش خود مالک هیچ چیز نباشند؟ و یا مانند بت‌ها علم و عقلی نداشته باشند؟ این عقیده، بسیار سفیهانه است.

۱.۵ - توسل به نیاز مندان به توسل


معبودان مشرکان، در جستجوی وسیله‌ای برای تقرب به خداوند هستند.
قل ادعوا الذین زعمتم من دونه فلا یملکون کشف الضر عنکم ولا تحویلا• اولـئک الذین یدعون یبتغون الی ربهم الوسیلة ایهم اقرب ویرجون رحمته ویخافون عذابه ان عذاب ربک کان محذورا. بگو: «کسانی را که غیر از خدا (معبود خود) می‌پندارید، بخوانید! آنها نه می‌توانند مشکلی را از شما برطرف سازند، و نه تغییری در آن ایجاد کنند.» • کسانی را که آنان می‌خوانند، خودشان وسیله‌ای (برای تقرب) به پروردگارشان می‌جویند، وسیله‌ای هر چه نزدیکتر و به رحمت او امیدوارند و از عذاب او می‌ترسند چرا که عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهیز و وحشت است!
و معنا (و خدا داناتر است) این است که این ملائکه و جن و انس که مشرکین معبودشان خوانده‌اند خودشان برای تقرب به درگاه پروردگار خود وسیله می‌خواهند تا به او نزدیک تر باشند و راه او را بروند، و به کارهای او اقتداء کنند، همه امید رحمت از خدا دارند و در تمامی حوائج زندگی و وجودشان به او مراجعه می‌کنند، از عذاب او بیمناکند، از او می‌ترسند و معصیتش نمی‌کنند، در حالی که عذاب پروردگارت محذور است و باید از آن دوری جست.

۲ - پانویس


 
۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۶..    
۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۷..    
۳. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۲، ص۱۶۵.    
۴. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۳، ص۱۷۷.    
۵. زمر/سوره۳۹، آیه۳..    
۶. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۹، ص۳۶۷.    
۷. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۷، ص۳۵۵.    
۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۹، ص۳۶۸.    
۹. زمر/سوره۳۹، آیه۴۳..    
۱۰. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۷، ص۴۰۹.    
۱۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۶..    
۱۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۵۷..    
۱۳. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۳، ص۱۸۰.    


۳ - منبع




فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «توسل به معبودهای باطل (قرآن)»    


رده‌های این صفحه : توسل | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.